قالب چطوره؟ *-*
اومابزرگ طنازم زده دستش درد نکونه•-•
Levanter's World
...
قالب چطوره؟ *-*
اومابزرگ طنازم زده دستش درد نکونه•-•
کی میتونع واسم قالب بزنه؟
بیاد خ ._.
*-* LOVE U
+نایونننننننTT
خب دیدم همه دارن قالب عوض میکنن منم دلم خاس خب._.
چجوری کنم قالبو؟
بگیننننننن
خودم یچیزی مد نظر دارم ولی شما هم بگین:"
امروز رفتم مدرسه..
امتحانو دادم و برخلاف تصورم خیلی آسون بود البته اگه فارسی رو در نظر نگیریم بقیه رو خوب دادم:|
خیلی خوش گذشت بچه ها رو بع دو سال دیدم
یکی بود ک تازه اومده بود مدرسه مون برای اولین بار باهاش حرف زدم
فهمیدم کیپاپرههTT
انقد خرذوق شدممم
قرار شد بهم پیام بده باهم حرف بزنیم
تو همین روز اول خیلی صمیمی شدیم
خیلی دختر باحالیه و پایه س مث بقیه بچه هامون بچه مثبت نی:|
معلممونم خیلی خوشگل بود روش کراشمTT
فک میکردم پیره نگو چقد جوون و خوشگله😐
خلاصه ک روز اول مدرسه خوب بود:")
و اینکه راستی مرسی ک برام دعا کردین اگه دعاهای شما نبود نمیتونستم امتحانمو بدم:")
+ سانا پست قبلم چک کنD:
میدونم این پست قراره بین بقیه پستای کیوت و رنگین کمونی و کادوهات برای تولدت گم بشه
ولی مینویسمش
خب اولین باز ک دیدمت وب کیپاپ گلکسی بود ک رگباری کامنت میدادی کلا تنها کسایی ک کامنت میدادن بم تو و آنیس بودین دوتاتون اک نداشتین ولی خیلی باهاتون صمیمی بودم
یادمه ی بار ی پست جونگکوک گزاشتم کلی کامنت دادی بمXD
کلی خاطره خوب داریم باهم
اون بار ک پست گزاشتی بیاین ملتو مزدوج کنین بعد گیر داده بودی ب من و همونی ک خودت میدونی😂
و روزی ک آشنا شدیم مهم ترینش بود:")
قطعا یکی از بهترین روزای زندگیم بود
امروز تولدته خیلی واسش ذوق داشتم و بالاخره رسید
تولد خرگوشک کوچولوی من ک بزرگ شده
ولی هرچقدرم بزرگ شی برای من ی خرگوش کوشولو و کیوتی:(
امیدوارم هیچوقت ناراحت نباشی و همیشه لبخند بزنی اگه ی روز ازینجا رفتی (خدانکنه) منو یادت نره هاا=-= و اینکه هیچوخ از پیشم نرو باشه؟
تولدت مبارک خرگوش کوشولوی نازم@-@
کیوتییی منن ایشالا هزار سال زنده بمونی و بخندیی از تهه تههه دلتتتت
حتما هم مراقب خودت باش و ب خودت آسیب نزن._.
سنگ ایل چوکاهههه^0^
+ حال ندارم برگردم کصدسیامو درس کنم:|
من دقیقا هفت ساعت و چهل و پنج دیقه دیگه باید برم مدرسه و امتحان بدم..
از درسای فارسی ، ریاضی و علوم
الان ک دارم این پستو مینویسم جمعه ساعت 22:31 دیقه س
و من اصن نمیتونم تمرکز کنم و درس بخونم
خیلی میترسم ک امتحانو خراب کنم و خیلی فشار رومه
همه ازم انتظار دارن شاگرد اول باشم و این انتظاراتشون منو خیلی نگران میکنه و منم نمیخام نا امیدشون کنم..
خیلی واسش استرس دارم هرلحظه ک میگزره دستام میلرزه و قلبم تند تند میزنه
حالت تهوع دارم هروقت کتابو باز میکنم ذهنم درگیر میشه اونم فقط بخاطر ی امتحان فاکی
خانم پامیشه میاد میگه : میخام بیینم وضعیت تحصیلیتون چطوره
همچنان اون عوضی : این نمره ها میره تو کارنامه:)
تکلیفش با خودش چیه؟
حالم ازش بهم میخوره ی عوضی ب تمام معنا عه:/
اصن نمیدونم چرا دارم اینجا مینویسم
ولی باید بفهمه ماهم مشکلات خودمونو داریم همه ک مشکل و کارشون درس نی ک
کاش اون نفهم یکم بفهمه ک چجوری داره بهمون فشار میاره
هووفف
بغیر اینا ، میشه لطفا واسم دعا کنید؟
تا این امتحان فاکینگو پشت سر بزارم و راحت شم...
شب بخیر:)
