عامم همیشه توی رویاهام دوس داشتم وقتی 13 سالم بشه کارآموز جی وای پی بشم..
دوس داشتم اولین آیدول ایرانی کیپاپ باشم...
توی 15 سالگی دبیو کنم...
بشم ی دنسر فوق العاده
کسی ک همه دنیا بشناسنش
با خودم میگفتم ینی میشه یروزی همه اینا واقعی شه؟
من ب معنای واقعی عاشق دنس بودم...
کار هر روزم شده بود دنس تمرین کردن و فری استایل رفتن...
ب هیچی جز رویاهام اهمیت نمیدادم..
ب معنای واقعی با رویاهام کور شده بودم
انقد ک نمیدونستم تو دنیای واقعی داره چی میگزره
ولی الان همه اینا ب پایان رسیده..
قرار نیس من ب رویاهای بچه گونه ای ک دارم برسم...
دیگه شخصی ب اسم هلیا وجود نداره
این آخرین پستیه ک دارم واستون مینویسم:)
دیگه کسی نیس ک رو مختون بره و اذیتتون کنه..
فک نکنم بعد رفتنم از این جهان کسی ناراحت شه...
فک نکنم کسی منو ب یاد بیاره ن؟
ولی فک کنم اگه همتون ی موقعی عکس جیسونگو ببینین یاد من بیوفتین..
بگین ی هلیایی هم وجود داشت ک دم ب دیقه داش واسه جیسونگ اسکیز عر میزد:)
مرسی ک تا اینجا منو تحمل کردین..
امیدوارم فراموشم نکنین❤️
و هم اکنون صاحب این وبلاگ فوت کرده است!
+ خب خب خب شما شاهد چالش "صاحب این وبلاگ فوت کرده است!" بودین^^ (فوش دادن آزاده:|)
حالا تصور کنین من واقعا مرده بودم اولین خاطره یا جمله ای ک منو باهاش ب یاد میارین چیه؟
++ مرسی از ملکه مهربونم برای دعوت کردنم تو این چالش^^
+++ منبع چالش
من خودم ب شخصه دعوت میکنم از
آنای خوشگلم (همون اونی یسنا)
آنیسم
داداش پری نازم
جیوو
و
ژوژوی کیوتم*-* (روژینا)